آزادی فردی شما بعد از ازدواج
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

 

     


یکی از مشکلاتی که بعد از ازدواج در زندگی زناشویی مطرح است، «محدودکردن آزادی‎های فردی» طرفین است. در این موارد افراد، اولین واکنشی که نسبت به این محدودیت از خود نشان می‌دهند «مقاومت» است.


برای مثال فردی قبل از ازدواج، هر روز جمعه‌ها عادت داشته با دوستان خود به کوه و یا تفریح برود و زمانی که ازدواج می‌کند، همسرش با این موضوع مخالف است و در برابر او مقاومت می‌کند. مثلا زمانیکه فرد لباس‌هایش را می‌پوشد و آماده برای رفتن به بیرون از خانه می‌شود، همسرش سریع واکنش نشان می‌دهد و می‌گوید: «کجا، تو دیگر همسرداری و اگر جایی بخواهی بروی، باید با هم برویم».


در ابتدا زوجین این نوع رفتار را می‌پذیرند و برای هم دیگر گذشت می‌کنند؛ اما با مرور زمان مقاومت خود را آغاز کرده و می‌گویند:”«ماهم می خواهیم زندگی شخصی خود و آزادی فردی داشته باشیم».


زمانیکه زوجین در زندگی مشترک خود مقاومت می‌کنند، باعث می‌شود به تدریج در دید زن و شوهر یک مسابقه‌ای ایجاد شود که در کجا همدیگر را آزاد و در کجا با هم به تفریح بپردازند. در نتیجه این رفتار باعث کلنجار و یا کل کل بین زوجین می‌شود.


مسئله اصلی این است که طرفین باید به همدیگر «اعتماد» داشته و همدیگر را در اینکه «رشد شخصی» داشته باشند، یاری کنند. ازدواج پیوند بین دو نفر است؛ اما دو نفر مستقل. قرار نیست همه چیزها به همدیگر وابسته و محدود باشد.


در اینگونه مسائل، خیلی خوب است که همسران در زمینه تفریح، با هم «علایق مشترک» داشته باشند. مثلاً زن و شوهر دوست دارند با همدیگر برای تفریح به کوه بروند. این «علاقه مشترک» سبب می‌شود که با همدیگر به کوه بروند.


و اما اگر علایقشان با هم نخواند و مشترک نباشد؛ مثلاً اگر یکی از زوجین، دوست نداشت به کوه برود، خواه ناخواه زندگی خوبی نخواهند داشت. در این مواقع یک نفر باید ایثار کرده و قربانی علایق شخص مقابل شده و از خواسته و امیال خود بگذرد تا طرف مقابل خود را راضی نگه دارد.


این گونه رفتار کردن در دراز مدت مشکل ساز شده و فرد احساس می‌کند که در زندگی مشترک به رشد شخصی خود نرسیده و به خود نپرداخته است. در بسیاری از زوج‌های جوان دیده می‌شود که این افراد بعد از سال‌ها که زندگی مشترک داشته‌اند، خسته می‌شوند و می‌گویند «ما دوست داشتیم سرکار رفته و یا کارهای هنری و نقاشی و یا کلاس های موسیقی برویم. حتی می‌خواستیم ادامه تحصیل داشته باشیم؛ اما فقط به صرف ازدواج نتوانستیم به هدفمان برسیم و کارهایمان بی‌نتیجه مانده است».


در نتیجه در زندگی مشترک این مشکلات باعث می شوند که زندگی خوبی نخواهند داشت و می توان گفت: «اگر در زندگی شخصی راضی نباشد مسلما از زندگی زناشویی هم لذتی نمی‌برد».

محترم شمردن قانون آزادی فردی در زندگی زناشویی


قانون آزادی های شخصی در قانون اساسی هر کشوری درج گردیده است و ما این قانون را برای خود محترم می شماریم و در ارتباط با دوستان و آشنایان تا حدودی رعایت می کنیم. اما متأسفانه در زندگی زناشویی خود را ملزم به رعایت این قانون نمی دانیم و زیر پا گذاشتن این قانون را با خواندن نامه ها و گوش دادن به تلفن های یکدیگر آغاز می کنیم؛ حتی در بسیاری موارد دیده شده که کیف های دستی و کمدهای شخصی دیگران را به صورت عادت می گردیم! و در پاره ای اوقات انجام این کارها را دلیل بر صمیمت در خانواده می دانیم. این گونه کارها نه تنها دلیل بر صمیمیت نیست بلکه موجب پایمال کردن آزادی های شخصی و در نظر نگرفتن فردیت افراد خانواده است. رعایت این قانون در مورد اوقات اشخاص هم صدق می کند. خارج از محیط خانه اگر بخواهیم با شخصی قرار بگذاریم، سعی می کنیم از او بپرسیم چه ساعتی مناسب است تا حتی الامکان از برهم خوردن برنامه او جلوگیری کنیم. رعایت چنین مسائلی در زندگی خانوادگی به خصوص در زندگی زناشویی هم لازم و ضروری است. اما رعایت اوقات فراغت زن و شوهر شاید از نظر ظاهر کمی غیر عادی باشد، زیرا طرز فکر حاکم بر اجتماع می گوید که آنها در هر صورت و در همه وقت باید از وظایف مادری و همسری خود پیروی کنند؛ ولی زنان می توانند علی رغم انجام وظایف مادری و همسری، اوقاتی را برای برنامه های شخصی اختصاص دهند؛ و رعایت چنین مسأله ای از طرف شوهران ضروری است.

همچنین زنان باید در مورد شوهران خود این مسأله را رعایت کنند زیرا کار و مسؤولیت پی در پی روح و جسم آدمی را خسته می کند و داشتن سرگرمی و تفریح، لازم و ضروری است. گاهی بعضی از سرگرمی ها خانوادگی است و همه اعضا در آن شرکت می کنند، و گاهی خصوصی و فردی است. گاهی اوقات شوهر شما مشغول مطالعه است و یا تلویزیون تماشا می کند. زمانی هم ممکن است گلدان ها را جابجا کند.

نباید اخم کنید و بگویید: «لعنت به این زندگی! از صبح تا شب سر کار هستی حالا هم که آمدی خانه، این طور وقت می گذرانی». نباید فراموش کنید که شوهر شما یک ماشین سخنگو نیست که بتواند دائماً در حال گفتگو باشد.


متأسفانه اکثر آدم ها از یک حقیقت کلی در مورد خود و دیگران غافل هستند، و آن این است که بنا به گفته خیلی از روان شناسان ، خداوند از هر کدام از انسان ها فقط یک نمونه خلق کرده است. شاید کسانی باشند که از نظر ظاهر و یا طرز فکر با ما شباهت های بسیار داشته باشند، اما هرگز هیچ انسانی نیست که از نظر اعتقادات، روش زندگی، طرز فکر و دیگر موارد زندگی به ما شباهت کامل داشته باشد. این گفته بدان معنا است که نباید انتظار داشته باشیم همیشه و در هر زمان اطرافیان ما کاملاً ما را درک کنند، زیرا انجام چنین کاری برای خود ما هم غیر ممکن است. شاید شما مدت زیادی را با دوستی که از خیلی جهات با شما هم عقیده است زندگی کنید، ولی روزی متوجه شوید که او قادر نیست کاملاً شما را درک کند؛ نباید فراموش کنید که او کپی شخصیت شما نیست: گاهی شما از درک او عاجز هستید و زمانی او از درک شما. اگر سعی کنید در رابطه با دوستان و آشنایان به خصوص در زندگی زناشویی این مسأله را در نظر بگیرید، هر روز زندگی شما بهتر و شیرینتر می شود.


روان شناسان و مشاوران خانواده معتقدند: برای اجتناب از این اتفاقات ناخوشایند، بهتر است زن و شوهر با همدیگر «مذاکره» کرده و به «توافق» رسیده و همدیگر را بپذیرند. مثلا بگویند:«درست است که در زیر یک سقف زندگی می‌کنیم و زندگی مشترک خوبی هم داریم؛ ولی زندگی خوب این است که سعی کنیم، همدیگر را تشویق کرده و کمک کنیم که به علایق شخصی و آزادی‌های فردی خود بپردازیم».




اولین جلسه خواستگاری
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

 

     


چه سوالاتی درمراسم خواستگاری بپرسیم؟
خواستگاری و ازدواج، یك راه و یك شیوه ندارد. این اتفاق غافلگیركننده، ممكن است برای هر‌كدام از شما به‌شكلی خودش را نشان دهد. اما در شکل رسمی آن وقتی قرار است در منزل تان از شما خواستگاری شود و در مورد آینده مشترك صحبت کنید، باید نکاتی را بدانید تا این جلسه مهم را به خوبی پشت سر گذارید.


جمع‌آوری اطلاعات


اگر یكی از آشنایان یا دوستان‌تان خواستگار را به شما معرفی كرده یا این‌كه به واسطه‌ای، خودتان هم تاحدودی می‌شناسیدش، بهتر است با اطلاعات قبلی وارد این قرار شوید. از فرد واسطه در مورد شخصیت خواستگارتان سوالاتی بپرسید و از این‌كه چه مسائلی برایش بیشترین اهمیت را دارد هم باخبر شوید. اطلاعات كمی هم در مورد وضعیت خانوادگی‌اش به دست بیاورید تا با پیش فرض‌های مناسب در اولین جلسه حاضر شوید.

كلیات مهم تر از جزئیات


رفتار طبیعی‌ داشته باشید. نه این‌كه در همان جلسه اول خیلی خودمانی شوید و نه این‌كه فكر كنید كه با یك دوست یا همكار دارید صحبت می‌كنید، خیلی رسمی حرف نزنید و رفتار نكنید. می‌توانید حتی از خاطرات‌تان برای هم بگویید یا از علائق‌تان اما این قرار را پر از پرسش و پاسخ برگزار نكنید. هیچ وقت در جلسه اول از او نپرسید كه این چندمین باری است كه خواستگاری می‌كند یا این‌كه قبل از شما افراد دیگری در زندگی‌اش بوده‌اند یا نه. وقتی کلیات طرف مقابل را پذیرفتید، برای پرسیدن این سوالات وقت کافی خواهید داشت.


شنونده خوبی باشید


حتی اگر حرف‌هایش برای‌تان چندان جالب نیست، باز هم باید با اشتیاق گوش كنید. یادتان نرود كه برای شنیدن حرف‌های او و گفتن حرف‌های خودتان این قرار را گذاشته‌اید. پس هرگز صحبت‌هایش را از روی بی‌میلی قطع نكنید و در طول این مدت با لبخندتان او را همراهی كنید.


در آغاز كار مواضع‌تان را مشخص كنید. اگر اهدافی برای زندگی‌تان دارید كه نمی‌توانید از آن‌ها بگذرید و برایتان حیاتی هستند، بهتر است در آغاز كار او را با این موارد آشنا كنید

اول جنگ كنید


همیشه شنیده‌اید كه جنگ اول بهتر از صلح آخر است. در این مواقع هم بهتر است در آغاز كار مواضع‌تان را مشخص كنید. اگر اهدافی برای زندگی‌تان دارید كه نمی‌توانید از آن‌ها بگذرید و برایتان حیاتی هستند، بهتر است در آغاز كار او را با این موارد آشنا كنید. اگر قصد دارید ادامه تحصیل بدهید، به شهر یا كشور دیگری بروید یا هر اتفاق مهم دیگری را پیگیری كنید، با ملایمت آن را مطرح كرده و واكنش اورا به این نظر را مشاهده كنید.


در مورد موفقیت‌های‌تان حرف بزنید


به جای حرف زدن در مورد شكست‌های عاطفی و خواستگار‌های قبلی یا غرولند‌های رئیستان، از موضوعات هیجان انگیز و مثبت حرف بزنید. علائق‌تان، تجربیات هیجان‌انگیزی كه داشته‌اید یا برنامه‌هایی كه برای آینده دارید می‌تواند موضوعات خوبی برای حرف‌های‌تان باشد. قرار نیست خودستایی كنید اما می‌توانید در لابه‌لای حرف‌ها و در پاسخ به بعضی سوالاتش، در مورد موفقیت‌های خودتان هم صحبت كنید.

فقط خودتان باخبر باشید


اولین جلسه معمولا تنها به قصد آشنایی برگزار می شود. پس نه در موردش فكری جدی و رمانتیك كنید و نه چنین تصوری را به دیگران القا كنید. ممكن است خانواده شما یا حتی او، بعد از این قرار تمایلی به ادامه دادن رابطه نداشته باشند، پس با باخبر كردن فامیل و دوست و آشنا از این اتفاق، ‌خودتان را در برابر آن‌ها مسئول یا پاسخ‌گو نكنید.


یك لباس نیمه رسمی و كفشی با پاشنه متناسب و برق افتاده می‌تواند شما را موقرتر جلوه دهد. درباره حجابتان همان طور که همیشه هستید بپوشید. پوشیده تر از آن چه هستید خود را جلوه ندهید چون مطمئنا انتظارات متفاوتی از شما شکل خواهد گرفت

اهمیت لباس‌ها


راحت بودن‌تان را فدای زیبایی‌تان نكنید. اگركفش زیبایی كه توان درست راه رفتن را از شما می‌گیرد به پا كنید، ممكن است برای‌تان دردسرساز شود. در عین آراسته بودن، مناسب شرایط لباس بپوشید. یك لباس نیمه رسمی و كفشی با پاشنه متناسب و برق افتاده می‌تواند شما را موقرتر جلوه دهد. درباره حجابتان همان طور که همیشه هستید بپوشید. پوشیده تر از آن چه هستید خود را جلوه ندهید چون مطمئنا انتظارات متفاوتی از شما شکل خواهد گرفت.


از زندگی‌اش با خبر شوید


بدون آن‌كه موضوع را شبیه به كندوكاو زندگی او كنید، سعی كنید اطلاعاتی را در مورد خانواده‌اش به دست بیاورید. وضعیت زندگی خواهر و برادر‌ها، شغل‌شان و شیوه زندگی‌شان می‌تواند شما را به شخصیت او نزدیك‌تر كند. ببنید كه چقدر با خانواده‌اش نزدیك و صمیمی است و چگونه یكدیگر را در جریان زندگی حمایت می‌كنند. یادتان نرود كه قابل اعتماد‌ترین مردان، كسانی هستند كه با خانواده خودشان ارتباط نزدیك عاطفی دارند.

صادقانه و شفاف «نه» بگویید


خواستگاری یک جلسه دو طرفه است. همان‌طور كه شما باید او را بپسندید او هم نیاز دارد كه در مورد شما كمی فكر كند. اگر او را پسندیده‌اید، ‌منتظر تماس خانواده اش بمانید و با خوشرویی قرار جلسه بعد را بگذارید. اگر هم فكر می‌كنید كه او مرد رویاهای شما نیست، باز هم باید كه در مورد این موضوع با هم صحبت كنید. برنداشتن تلفن یا جواب سربالا دادن مشكلی را حل نمی‌كند، پس خودتان را از او پنهان نكنید. صادقانه و با حفظ احترام، برایش توضیح دهید که فکر می کنید زندگی مشترکتان با او باعث خوشبختی هیچ کدام تان نمی شود. هرگز برای دادن این جواب «نه» واسطه‌ها را نفرستید. این حق اوست كه جواب‌تان را از زبان خودتان بشنود.



واقعاً از کجا می‌توانید بفهمید با فردی مناسب ازدواج کرده‌اید؟
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

 

     

واقعاً از کجا می‌توانید بفهمید با فردی مناسب ازدواج کرده‌اید؟

هر رابطه‌ای یک چرخه دارد. در ابتدا، شما عاشق همسرتان می‌شوید. مدام منتظر تماس‌ها و نوازش‌هایش هستید و خصوصیات و شخصیت همسرتان برایتان جذابیت زیادی پیدا می‌کند.

اینکه عاشق همسرتان شوید کار سختی نیست. درواقع، تجربه‌ای بی‌اختیار است که هیچ چیز آن دست خودتان نیست.

درمورد آدمهای عاشق گاهی می‌گویند در دام عشق افتاده است. به تصویری که این جمله به ذهنتان می‌آورد فکر کنید. نشان می‌دهد که هیچ چیز دست خودتان نبوده است و ناغافل و بدون کنترل و اراده خودتان در آن اسیر شده‌اید!

عاشق شدن آسان است. عاشق شدن تجربه‌ای منفعل و خودبه‌خودی است.

اما بعد از گذشت چند سال از ازدواج، آن رضایت‌مندی و شادی اوایل ازدواج ناپدید می‌شود. این چرخه طبیعی هر رابطه است. شاید کُندتر اتفاق بیفتد اما حتماً می‌افتد. تماس‌های تلفنی کم‌کم آزاردهنده می‌شوند (اگر تماسی وجود داشته باشد!)، ناز و نوازش عاشقانه همیشه خوشایند نیست و خصوصیات همسرتان خیلی وقت‌ها نه‌تنها به نظرتان جذاب نمی‌آید بلکه دیوانه‌تان می‌کند.

علائم این مرحله در هر رابطه متفاوت است اما اگر به ازدواج خودتان فکر کنید، متوجه یک تفاوت شگرف بین مرحله اولیه و مرحله راکدتر یا حتی عصبانی‌تر خواهید شد.

در این نقطه، شما و همسرتان از خود می‌پرسید، "آیا با فرد مناسبی ازدواج کرده‌ام؟" و از آنجاکه شما و همسرتان به عشقی که در ابتدا داشتید فکر می‌کنید، آرزو می‌کنید که کاش آن تجربه را با فردی دیگر داشته باشید. اینجاست که ازدواج‌ها برهم می‌خورد. افراد همسرشان را دلیل نارضایتی خود می‌دانند و برای ارضای خود در خارج از زندگی زناشویی جستجو می‌کنند.

رضایت خارج از زندگی زناشویی به شکل‌ها و روش‌های مختلف صورت می‌گیرد. بی‌وفایی و خیانت مشخص‌ترین آن است. اما گاهی‌اوقات افراد به کار، یک سرگرمی، مذهب، دوست، تلویزیون یا موادمخدر روی می‌آورند.

اما پاسخ این معما خارج از ازدواجتان نیست. دقیقاً درون آن است.

منظورمان این نیست که نمی‌توانید عاشق کسی دیگر شوید. می‌توانید و به طور موقت احساس خوبی پیدا می‌کنید. اما باز هم با گذشت چند سال به همین وضعیت می‌رسید. زیرا رمز موفقیت در ازدواج پیدا کردن فرد مناسب نیست، یاد گرفتن این است که کسی که پیدا کرده‌اید را دوست بدارید.

عشق ماندگار تجربه‌ای منفعل و خودبه‌خودی نیست. همینطوری برایتان اتفاق نمی‌افتد. عشق ماندگار "پیداکردنی" نیست. باید آن را به مروز زمان بسازید. این عشق نیازمند صرف زمان، تلاش و انرژی است. و مهمتر اینکه، نیازمند خِرد است. باید بدانید که برای ماندگار کردن عشقتان چه باید بکنید.

اشتباه نکنید. عشق معما نیست. کارهای خاصی هست که می‌توانید برای موفقیت در ازدواجتان انجام دهید.

همانطور که دنیا قوانین ظاهری دارد (مثل جاذبه زمین)، روابط هم قوانینی برای خود دارند. درست مثل اینکه یک رژیم‌غذایی و برنامه ورزشی خوب شما را از نظر جسمی قوی‌تر می‌کند، یکسری عادات خاص در رابطه نیز ازدواجتان را مستحکم‌تر می‌کند. یک رابطه علت و معلولی مستقیم است. اگر قوانین آن را بدانید و رعایت کنید، نتایج آن قابل پیش‌بینی خواهند بود.



تست: ازدواج شما ماندگار است یا ...؟
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

خودشناسی | تست: ازدواج شما ماندگار است یا ...؟ آزمون زیر برای مستحکم تر کردن رابطه طولانی مدت خود با نامزد / همسرتان و سنجش میزان دوام آن تهیه شده است. برای هر سوال مشخص کنید چه میزان با آن موافق یا مخالف هستید. سوالات را صادقانه جواب دهید تا به نتیجه ای صحیح برسید.
 

1.اگر چه ما شرایط سختی را با هم پشت سر گذاشتیم اما حداقل می توانیم به فرزندان مان بگوییم پدر/مادری دارند که لایق احترام آن ها هستند.

الف) کاملا مخالفم.
ب) مخالفم.
ج) احساسی خنثی دارم./ادغام هر دو
د) موافقم.
ه) کاملا موافقم.
و) ما فرزندی نداریم.

2. من و همسر/نامزدم از ابتدای آشنایی مان تا به امروز رابطه خوبی داشته ایم.

الف) کاملا مخالفم.
ب) مخالفم.
ج) احساسی خنثی دارم./ادغام هر دو
د) موافقم.
ه) کاملا موافقم.

3. اگر ازدواج ما به جدایی بکشد/ نامزدی مان بهم بخورد و مدتی بعد همسر قبلی خود را در خیابان با زن/مردی دیگر ببینم، احساس غم و حسادت شدیدی خواهم کرد.

الف) کاملا مخالفم.
ب)مخالفم
ج) احساسی خنثی دارم./ادغام هر دو
د) موافقم.
ه) کاملا موافقم.

4. اگر مجبور شوم برای فرزندانم توضیح دهم که چرا زندگی کردن با پدر/مادرشان به نفع خودم و آن ها بوده، به گمانم بهترین دلایل را می توانم به زبان بیاورم.

الف) کاملا مخالفم.
ب) مخالفم.
ج) احساسی خنثی دارم./ادغام هر دو
د) موافقم.
ه) کاملا موافقم.
و) ما فرزندی نداریم.

5.حتی در بدترین روز های زندگی مشترک مان می دانستم اگر مشکل مان جدی باشد، او هر کاری از دستش بر بیاید برای نجات زندگی مان انجام می دهد.

الف) کاملا مخالفم.
ب) مخالفم.
ج) احساسی خنثی دارم./ادغام هر دو
د) موافقم.
ه) کاملا موافقم.

6. ما خصوصیات اخلاقی خاص خودمان را داریم و با هم متفاوتیم، با این حال من همیشه اطمینان داشتم که او به خاطر آزرده خاطر کردنم عذر خواهی خواهد کرد.

الف) کاملا مخالفم.
ب) مخالفم.
ج) احساسی خنثی دارم./ادغام هر دو
د) موافقم.
ه) کاملا موافقم.

7. از ابتدای آشنایی مان تا به امروز تفریحات مشخصی داشته ایم و با هم لحظات خوشی را گذرانده ایم.

الف) کاملا مخالفم.
ب) مخالفم.
ج) احساسی خنثی دارم./ادغام هر دو
د) موافقم.
ه) کاملا موافقم.

8. اگر یکی از بهترین دوستانم یا بستگان درجه یک من ازدواج کند و روابط او با همسرش به خوبی پیش نرود به او پیشنهاد خواهم داد که روی رابطه اش بیشتر کار کند.

الف) کاملا مخالفم.
ب) مخالفم.
ج) احساسی خنثی دارم./ادغام هر دو
د) موافقم.
ه) کاملا موافقم.

9. به یاد دارم که از ابتدای آشنایی مان همسر/نامزدم همواره پشتیبانم برای رسیدن به اهداف و آرزو هایم بوده است.

الف) کاملا مخالفم.
ب) مخالفم.
ج) احساسی خنثی دارم./ادغام هر دو
د) موافقم.
ه) کاملا موافقم.

10. رفتار و اخلاق همسرم باعث ایجاد احساس آرامش و امنیت در من می شود.

الف) کاملا مخالفم.
ب) مخالفم.
ج) احساسی خنثی دارم./ادغام هر دو
د) موافقم.
ه) کاملا موافقم.

 

 

طریقه امتیاز دهی:


الف) صفر امتیاز
ب) یک امتیاز
ج) 2 امتیاز
د)3 امتیاز
ه) 4 امتیاز
و) 4 امتیاز

 

اگر مجموع امتیازات شما بین صفر تا 20 است، رابطه شما بسیار نگران کننده است.

واقعا متاسفیم اگر به فکر اصلاح رابطه خود نباشید، این رابطه دوام زیادی نخواهد داشت. شما باید با این واقعیت روبه رو شوید که رابطه شما مشکلات زیاد و معایب اساسی دارد. اگرچه در برخی شرایط افرادی بوده اند که لحظات و روزهای بسیار بدی را در زندگی مشترک خود تجربه کرده اند اما توانسته اند رابطه خود را سالم نگه دارند. در باقی شرایط شاید این نشانه ای است برای این که بیشتر نگران زندگی خود باشید. حالا زمان آن رسیده تا در زندگی خود تغییر ایجاد کنید.

اگر مجموع امتیازات شما بین 20 تا 29 است، رابطه شما کمی در خطر است.

شاید در حال گذراندن دوره ای مایوس کننده اما موقتی هستید، شاید هم کمی جدی تر باشد و مشکلات پایه ای در رابطه خود داشته باشید. مجموع امتیازات شما نشان می دهد که رابطه شما به طور کلی رابطه ای مستحکم است اما در بعضی مواقع مشکلاتی در آن به وجود می آید. این مشکلات در اکثر روابط بسیار شایع است اما اگر برای سال های متمادی ادامه پیدا کند یا بدتر شود، بهتر است به فکر مراجعه به یک مشاور ازدواج باشید.

اگر مجموع امتیازات شما بین 30 تا 40 است، رابطه شما رابطه ای ایده آل و سالم است.

جای تبریک دارد، شما رابطه عالی و مستحکمی دارید. بر اساس مجموع امتیازاتی که به دست آوردید به نظر می آید این رابطه با ثبات و سالم باشد. اگر چه ممکن است گاهی یک یا شاید هم 2 شوک در زندگی زناشویی خود تجربه کنید اما مطمئنا شما و نامزد/همسرتان در برطرف کردن آن حرفه ای عمل خواهید کرد.

  منبع : برترین ها


17 راز جالب آقایان که دختران حتما باید بدانند
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

روانشناسی | 17 راز جالب آقایان که دختران حتما باید بدانند شناخت روحیه مردان نه تنها مشکلات زوجین را کم می کند بلکه باعث برقراری رابطه بهتر بین آنها می شود. روان شناسانی که نقش جنسیت را در برقراری ارتباط مطالعه می کنند، این 17 نکته را در مورد شناخت مردان با اهمیت می دانند.
 

1) مردان در مورد احساسشان صحبت می کنند اما...
مردان ترجیح می دهند در مورد احساساتشان غیرمستقیم صحبت کنند. پس از همسرتان بخواهید برنامه اش را برای تعطیلات آخر هفته بگوید یا اینکه فکر و تصور خود را در مورد شما و اولین باری که شما را ملاقات کرده است، بیان کند. پاسخ او روشن می کند احساسش چیست و این گونه خود را به شما نزدیک تر می بیند.

2) مردان با کارهایشان دوست داشتن را بیان می کنند
بیشتر مردان ترجیح می دهند احساسات و حس دوست داشتن را با انجام برخی کارها بیان کنند، مثلا وقتی وسایل خراب خانه را تعمیر یا حیاط را تمیز می کنند یا سطل زباله را بیرون می برند، دوست داشتن خود را نشان می دهند. حتی خرید کردن برای خانه و زیباسازی محیط آن هم بیانگر این است که شما را دوست دارد.

3) مردان ازدواج را جدی می گیرند
مردان معمولا از ابراز سریع نظر خود واهمه دارند. شواهد نشان می دهد آنها ازدواج را بیشتر جدی می گیرند ولی ممکن است مدت طولانی تری طول بکشد تا احساس خود را بیان کنند زیرا می خواهند مطمئن شوند کاری که انجام می دهند، درست است. نتایج یک بررسی روی مردان متاهل نشان داد وقتی مردی با اطمینان کامل تصمیم به ازدواج می گیرد، همه جوانب را بررسی کرده و بیشتر معیارها را مطابق میل خود می بیند. 90 درصد مردان می گویند اگر قرار باشد دوباره ازدواج کنند، با همین همسرشان ازدواج خواهند کرد.

4) او یک شنونده واقعی است
بیشتر ما خانم ها وقتی حرف های دیگران را گوش می کنیم معمولا با حرکات اشاره و بدن و گفتن کلماتی مثل بله یا نه یا می دانم به آنها نشان می دهیم به حرف هایشان گوش می دهیم. این اشاره ها، بخشی از نظر و درک ما را به فردی که در حال صحبت است، منتقل می کند اما این در مورد مردان صدق نمی کند. وقتی که با همسر خود صحبت می کنید و چیزی نمی گوید یا حرکتی از او نمی بینید، به معنی آن نیست که گوش نمی دهد بلکه ترجیح می دهد ساکت باشد و در مورد آنچه شما می گویید، فکر کند.

5) مردان بیشتر عمل می کنند
مردان روابطشان را با عمل تقویت می کنند، نه احساس. بسیاری از مردان، با انجام فعالیت هایی مانند ورزش و پیاده روی همراه همسرشان و رابطه زناشویی سعی می کنند به همسرشان نزدیک تر شوند.

6) مردان زمانی را برای خود می خواهند
اگرچه مردان سعی می کنند در بسیاری از فعالیت های خانواده مشارکت کنند اما همه آنها نیاز دارند زمانی مخصوص خود داشته باشند. زمانی که تنها در گوشه ای بنشینند و تفکر کنند. اگر چه مردان از انجام بازی شطرنج، باغبانی یا رفتن به باشگاه ورزشی لذت می برند اما مثل همه، گاهی دوست دارند کسی در کنارشان نباشد و به تنهایی به کارهای مورد علاقه شان بپردازند. وقتی هر یک از زوجین زمان و مکانی را برای تنهایی داشته باشند، بیشتر به هم علاقه مند خواهند شد.

7) مردان مثل پدرانشان عمل می کنند
اگر می خواهید بدانید مردی که قصد دارید با او ازدواج کنید چگونه مردی است و چه رفتاری دارد، به رفتارهای پدرش نگاه کنید. مردان نقش خود و رابطه با همسرشان را از پدرشان می آموزند. اگر می خواهید بدانید که چگونه با شما رفتار خواهد کرد، ببینید پدرش چه رفتاری با مادرش دارد.

8) مردان زبان بدن را نمی دانند
مردان کمتر در مورد زبان اشاره و حرکات بدن می دانند و تغییر لحن صدا و حرکات صورت برای آنها کمتر مفهوم دارد. همچنین ممکن است دیرتر ناراحتی زنان را که در چهره شان نمایان است یا پیام های اشاره ای و لحن صدا را تشخیص دهند، بنابراین اگر می خواهید مطمئن شوید پیام را دریافت کرده اند مستقیما آن را بیان کنید.

9) واکنش مردان سریع تر است
زنان در واکنش نشان دادن به برخی امور و کارها دیرتر از مردان عمل می کنند و مدت طولانی تری برای بیان واکنش و تفکر نیاز دارند. حتی ممکن است در مقابل مردان بیشتر احساس اضطراب و استرس داشته باشند اما مردان در مقابل حوادث واکنش سریع تری نشان می دهند بنابراین وقتی هنوز می خواهید در مورد مباحث شب گذشته صحبت کنید، ممکن است همسرتان آن را از یاد برده باشد.

10) مردان به قدردانی واکنش نشان می دهند
قدردانی از همسر می تواند تفاوت زیادی در رفتارهای آنها و روابطشان ایجاد کند. مطالعه ها نشان می دهد وقتی از زحمات مردان قدردانی و به آنها ارزش گذاشته می شود، بیشتر سعی می کنند در انجام کارهای خانه و مراقبت از کودک خود را درگیر کنند و خود را تکیه گاه خواهند دانست.

11) رابطه زناشویی برای مردان بسیار مهم است
برای بسیاری از مردان، رابطه زناشویی بسیار مهم است در حالی که برای زنان این طور نیست. برای مردان صمیمیت در روابط زناشویی بسیار رضایت بخش تر از خود رابطه زناشویی است.

12) مردان دوست دارند زنان اول شروع کنند
بسیاری از مردان دوست دارند همسر آنها شروع کننده رابطه زناشویی و مشتاق این رابطه باشد بنابراین از ابراز عشق به همسر خود خجالت نکشید و اجازه دهید که بداند شما خواهان رابطه زناشویی هستید. شروع رابطه زناشویی از سوی زن می تواند باعث رضایتمندی بیشتر زوجین شود.

13) مردان همیشه مشتاق نیستند
مردان برخلاف تصور زنان همیشه حوصله رابطه زناشویی را ندارند. مردان هم مانند زنان دچار استرس می شوند. استرس شغلی، خانوادگی و پرداختن صورتحساب ها از بزرگ ترین عوامل کاهش دهنده میل جنسی در مردان هستند. وقتی یک مرد یک بار برای رابطه زناشویی تمایل ندارد، به معنی آن نیست که برای همیشه میل و علاقه اش را به شما از دست داده است. او فقط در آن لحظه تمایلی به برقراری روابط زناشویی ندارد.

14) مردان زیاد به روابط زناشویی فکر می کنند
بیشتر مردان زیر 60 سال حداقل یک بار در روز به روابط زناشویی فکر می کنند در حالی که فقط یک چهارم زنان یک بار در روز به این موضوع فکر می کنند. همچنین مردان 2 برابر زنان در مورد روابط زناشویی رویاپردازی می کنند و جالب است که رویاهای آنها بسیار متفاوت از عملشان است. مردان در مورد روابط زناشویی نسبت به آنچه زنان فکر می کنند، جدی نیستند و تصورات آنها شبیه آنچه انجام می دهند، نیست.

15) مردان، لذت بردن همسر خود را دوست دارند
خوشحالی و شادابی یک زن برای همسرش بسیار بااهمیت است. یک مرد تا زمانی که همسرش در مورد احساسش صحبت نکند از آن باخبر نمی شود، بنابراین بهتر است احساسات و خواسته هایتان را بیان کنید. خواسته خود را صریحا بگویید، زیرا مردان طفره رفتن را دوست ندارند. اگر خواسته خود را واضح بیان کنید، نه تنها گوش می کند، بلکه از خشنود شدن شما احساس خوبی خواهد داشت.

16) مردان درمورد ظاهر خود دچار اضطراب می شوند
بسیاری از مردان در برخی موقعیت ها دچار اضطراب می شوند، مخصوصا وقتی سنشان افزایش پیدا می کند. یک مرد ممکن است در مورد جسم و توانایی های خود نگران شود. اگر می توانید، به او کمک کنید تا روش های آرام سازی را یاد بگیرد و مطمئنش کنید هنوز هم او را مانند قبل دوست دارید، در این صورت کمتر در روابط زناشویی دچار استرس می شود.

17) مردان نیاز دارند دوست داشته شوند
اگر یک مرد احساس کند از سوی همسر مورد بی محبتی قرار گرفته، ممکن است به فرد دیگری متمایل شود تا رضایت او را جلب کند. برای پرهیز از این موضوع زنان باید نیازهای عاطفی همسر خود را درک کنند و برای رفع نیازهای وی بکوشند.

  منبع : عصرایران


7 اشتباه جبران ناپذیر خانم ها در اولین دیدار
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

روانشناسی | 7 اشتباه جبران ناپذیر خانم ها در اولین دیدار اولین قرار ملاقات می تواند ادامه یافتن یا نیافتن یک رابطه را تعیین کند، بنابراین مهم است که خانم ها بدانند راه های فراری دادن یک مرد به اندازه راه های جذب او اهمیت دارند.
 

در اینجا به 7 اشتباه رایجی که خانم ها در اولین قرار ملاقات مرتکب می شوند اشاره می کنیم.

1. آداب معاشرت و ادب را رعایت کنید.

اگر به رستوران رفته اید و او پول شام را حساب می کند، حتماً تشکر کنید. با خدمه رستوران کاملاً مودبانه برخورد کنید، آداب غذا خوردن را رعایت کنید و در همه مراحل این ملاقات مهم مراقب رفتارتان باشید!

2. با موبایلتان ور نروید.

هیچ چیز به اندازه این کار بی حوصلگی با بی علاقگی شما را به موضوع صحبت نشان نمی دهد. در اولین ملاقات تلفن همراهتان را در حالت بی صدا قرار بدهید و حتی الامکان آن را از کیفتان خارج نکنید. سعی کنید پیامک دادن یا چک کردن صفحه فیس بوکتان را به زمان دیگری محول کنید!

3. در انتخاب غذا دقت کنید.

گران ترین یا ارزان ترین غذا را سفارش ندهید (به خصوص اگر پول شما را طرفتان می پردازد).

4. در مورد ازدواج یا بچه صحبت نکنید.

به هیچ عنوان در اولین ملاقات (و حتی الامکان تا سه یا چهار ملاقات بعدی) در مورد ازدواج یا بچه صحبت نکنید. هیچ اشکالی ندارد اگر راجع به آینده رابطه صحبت کنید و حتی اشتیاق نشان بدهید، ولی نباید این طور به نظر برسد که در اولین ملاقات عاشق شده اید. هرگز خود را در ملاقات اول شیفته و مجذوب نشان ندهید (مگر اینکه بخواهید دیگر هرگز او را نبینید!).

5. راجع به گذشته خود زیاد صحبت نکنید.

خانم ها معمولاً در اولین قرار ملاقات راجع به گذشته خود زیاد صحبت می کنند و اطلاعاتی را به طرف مقابل منتقل می کنند که می تواند به آینده رابطه ضرر بزند. تا جایی که ممکن است در مورد روابط گذشته خود صحبت نکنید و راجع به گذشته طرفتان هم نپرسید.

6. اجازه ندهید طرفتان احساس کند که رابطه ای را شروع کرده که می تواند جیبش را خالی کند.

طرز زندگی و توقعات انسان ها در طول زمان عوض شده است. اگرچه هنوز مردهایی وجود دارند که اصرار دارند هزینه شام را بپردازند، ولی اکثر آنها انتظار دارند که لااقل پیشنهاد پرداخت پول را از طرفشان بشنوند. اجازه ندهید طرفتان احساس کند که رابطه ای را شروع کرده که می تواند جیبش را خالی کند!

7. سعی کنید در مکالمات خود تعادل را حفظ کنید و پرحرفی نکنید.

اجازه بدهید طرفتان هم فرصت حرف زدن داشته باشد. ضمناً، لازم نیست در اولین ملاقات از کلمه "من" بیش از حد لازم استفاده کنید و همه اطلاعات مربوط به زندگی، شغل، تحصیلات و خانواده تان را بیان کنید!

  منبع : برترین ها


تست موفقیت: خوشبخت هستید یا...؟
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

خودشناسی | تست موفقیت: خوشبخت هستید یا...؟ اگر کمی بیشتر با شخصیت خودتان آشنا شوید و نقاط ضعف و قوت خود را بدانید با کمی اصلاح کردن خود و سبک زندگی تان می توانید خوشبختی را در مشت بگیرید. پس همین حالا دست به کار شوید و خودتان را ارزیابی کنید.
 

درست در زمانی که فکر می کنید همه چیز روی روال خودش پیش می رود، یک شکست ناگهانی سراغ تان می آید. فکر می کنید همه چیز تحت کنترل تان بوده اما ناگهان همه تصورات تان در مورد این که چقدر خوشبخت و آرام هستید، به هم می ریزد. شما نمی دانید که این شکست های گاه و بی گاه از کجا سر و کله شان پیدا می شود؛ حتی نمی توانید دلیل این که گاهی در اوج آرامش یک افسردگی چند روزه به شما حمله می کند را بفهمید. شاید دلیل همه این احساسات و اتفاقات ناگهانی این باشد که خودتان را آنطور که هستید نمی شناسید. اگر کمی بیشتر با شخصیت خودتان آشنا شوید و نقاط ضعف و قوت خود را بدانید با کمی اصلاح کردن خود و سبک زندگی تان می توانید خوشبختی را در مشت بگیرید. پس همین حالا دست به کار شوید و خودتان را ارزیابی کنید.

دخل و خرج تان را کنترل می کنید؟

1. اگر به یک خرج تراشی ناگهانی یا مشکل اقتصادی پیش بینی نشده برخوردید آیا هیچ پول اضافه ای برای روز مبادا دارید که از پس این شرایط بربیایید؟

2. آیا فکر می کنید همانقدری که مشغول ترقی کردن و افزایش درآمدتان هستید همانقدر هم روی شرایط اقتصادی و مشکلات مالی که ممکن است در این دوره رشدتان پیش بیاید کنترل دارید؟

3. آیا هیچ برنامه ای برای ثروتمند شدن دارید؟

4. آیا هیچ مقدمه ای برای شروع کردن کسب و کاری که یک عمر در آرزویش بوده اید چیده اید؟

اگر شما به حداکثر یک سوال جواب منفی داده اید به شما تبریک می گوییم. شما راه و رسم ثروتمند شدن را می دانید و می توانید با کسب و کار خودتان روز به روز به آن نزدیک تر شوید اما اگر به 2 تا 4 سوال جواب منفی داده اید هیچ زمانی از حالا برای تغییر شیوه زندگی و به دست آوردن کنترل تان روی فعالیت ها و تصمیم های اقتصادی تان وجود ندارد. پس همین حالا دست به کار شوید.

در رقابت های تان پیروز می شوید؟

1. آیا واقعا معتقدید، الان بهترین فرصت برای این است که از شانس هایی که پیش رویتان است استفاده کنید؟

2. آیا یک آدم با اعتماد به نفس هستید که فکر می کنید آینده تان پر از فرصت های موفقیت آمیز است؟

3. آیا گمان می کنید که شما مهارت ها و توانایی های لازم را برای رسیدن به اهداف تان دارید؟

4. آیا فکر می کنید که آدم های رقابت جو و رقیب های شما به جای این که دشمن تان باشند معلم هایی هستند که می توانید از آن ها چیزهای تازه ای یاد بگیرید؟

اگر شما تنها به یکی از این سوال ها پاسخ منفی می دهید به شما تبریک می گوییم. شما یک شخصیت برنده دارید که برای رسیدن به اهداف تان به شما کمک می کند. اگر شما به حدود 2 تا 4 سوال پاسخ منفی می دهید شخصیتی دارید که در زمان انجام کارها و رسیدن به موفقیت همراهی تان می کند اما زمانی که اوضاع کمی پیچیده تر می شود و رقابت ها شدت می گیرند می تواند به ضرر شما تمام شود.

یک مبارز واقعی هستید؟

1. آیا تا کنون آرزوهای دور و درازتان را روی کاغذ نوشته اید؟

2. آیا هرگز این که چه کارهایی را تا پایان سال می خواهید انجام دهید و چه کارهایی را باید تا آن مدت به پایان برسانید را نوشته اید؟

3. آیا قدم های خاصی برای این که راحت تر به اهداف بزرگ تان برسید را طراحی کرده اید یا این که مقدماتی برای این که در این مسیر موفق تر باشید را فراهم کرده اید؟

4. آیا اغلب به اهدافی که معین کرده اید دست می یابید و هدف تازه ای را برای خودتان مشخص می کنید؟

اگر شما به حداکثر یک سوال از این 4 سوال پاسخ منفی بدهید باز هم به شما تبریک می گوییم. شما یک مبارز واقعی هستید و با موفقیت به اهداف تان دست خواهید یافت اما اگر به 2 تا 4 سوال پاسخ منفی دهید باید بگوییم که شما در حل و فصل وضعیت موجودتان موفق خواهید شد اما هرگز به آرزوها و رویاهای تان نخواهید رسید.

یک زندگی متعادل دارید؟

1. آیا احساس می کنید چیزی را در زندگی تان گم کرده اید؟

2. آیا به خاطر انجام کارهای روزانه تان از تفریح و سرگرمی تان صرف نظر می کنید؟

3. آیا تمام روز چشم تان را به ساعت می دوزید و منتظر تمام شدن روز می مانید؟

4. آیا زمان خالی تان را با کارهایی که نیاز به تفکر چندانی ندارند و حواس تان را از موضوعات جدی پرت می کند- مثل تلوزیون دیدن- پرمی کنید؟

اگر پاسخ شما به حداکثر یک سوال بله است، تبریک می گوییم! باتوجه به این پاسخ ها باید گفت که شما می توانید منافع شخصی و احساسات خود را با مسئولیت های تان در یک مسیر متعادل قرار دهید اما اگر پاسخ شما به 2 تا 4سوال بله است، وقت آن است که برای ایجاد یک تغییر و آوردن شادی به زندگی تان دست به کار شوید. فرصت را از دست ندهید چون فردا خیلی دیر است!

باید نگاهی به ارتباطات تان بیندازید؟

1. آیا به خاطر این که سرتان شلوغ است و درگیر کار هستید فعالیت ها و تفریحات خانوادگی تان را به تعویق می اندازید؟

2. آیا فکر می کنید بیش از حد درگیر هستید و فرصتی برای برقرار نگه داشتن ارتباط تان با دوست های قدیمی را ندارید؟

3. آیا فکر می کنید که رابطه های تان با همکارها یا شریک زندگی تان روز به روز تحلیل می رود و کمرنگ تر می شود؟

4. در روزها و لحظه های پراسترس آیا به خاطر این که مزاحم دیگران نباشید از آن ها برای حل مشکلات تان کمک نمی گیرید؟

اگر شما به حداکثر یک سوال جواب مثبت داده اید به شما تبریک می گوییم. شما در اولویت بندی روابط تان یکی از موفق ترین آدم ها هستید. اما اگر به حدود 2 تا 4 سال جواب مثبت داده اید اجازه ندهید که حتی یک روز دیگر از زندگی تان بدون توجه و تمرکز واقعی روی زندگی روزانه تان بگذرد. باور کنید که آنچه واقعا در زندگی شما اهمیت دارد کار یا چنین چیزهایی نیست بلکه آدم های دور و برتان است.

مسائل مالی تان حسابی قاطی شده اند؟

1. آیا می دانید که پول های ماهانه تان چطور خرج می شوند و کجا می روند؟

2. آیا برای هدف های تان هر ماه پس انداز می کنید و پولی کنار می گذارید؟

3. آیا احساس می کنید که حساب بانکی و کارت بانک تان را تحت کنترل دارید و بی مهابا خرجش نمی کنید؟

4. آیا توان این را دارید که با همین درآمد فعلی پول جمع کنید و تغییر قابل توجهی در وضعیت زندگی تان به وجود بیاورید؟

اگر شما به حداکثر یک سوال جواب منفی داده اید به شما تبریک می گوییم. مدیریت مالی و اقتصادی شما در بهترین شرایط قرار دارد و شما یک فرد موفق در این زمینه به حساب می آیید اما اگر به حدود 2 تا 4 سال جواب منفی داده اید باید بگوییم که به زودی در معرض استرس های مالی زیادی قرار خواهید گرفت و با این رویه ای که در پیش گرفته اید هرگز توان پول جمع کردن و موفقیت اقتصادی نخواهید داشت.

  منبع : برترین ها


رازهای خانه داری از زبان مارتا استوارت
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

فوت و فن | رازهای خانه داری از زبان مارتا استوارت «مارتا استوارت» مدیر انجمن خانه داری مارتا و سردبیر مجله خانه داری living با آمدن فصل بهار و رویش دوباره گیاهان و سبزی های متنوع، دستور پخت سبزی های تازه را به مخاطبان خود ارائه کرده است.
 

چگونه رنگ و طعم سبزی ها را حفظ کنید؟

برای پختن سبزی ها دقت کنید، سبزی را به آب سرد اضافه نکنید تا بجوشد بلکه اول آب را به جوش آورده، سپس سبزی را به آن اضافه کنید.

حرارت گاز یکنواخت و اندک باشد. حرارت زیاد ممکن است طعم و رنگ سبزی را تحت تاثیر خود قرار دهد. برای ایجاد طعم بهتر و حفظ ظاهر سبزی هنگام پختن سبزی ها بهتر است در ظرف را نبندید و اجازه دهید آب و سبزی با هم بجوشند.

یکی از راه های حفظ رنگ سبزی ها از قبیل نخود سبز و لوبیا هنگام آب پز شدن آن است که هنگام اضافه کردن آن ها به آب جوش به ازای هر یک کیلوگرم نخود یا لوبیا یک قاشق مرباخوری جوش شیرین به ظرف اضافه کنید. بهترین مرحله برای افزودن نمک به سبزی ها آخرین مرحله پخت است. درست وقتی که پختن سبزی به مراحل پایانی خود نزدیک می شود، بهتر است به میزانی که مدنظر دارید و مناسب است نمک به آن اضافه کنید.

دقت کنید ظرفی که برای پختن سبزی از آن استفاده می کنید؛ ظرفی متناسب با حجم سبزی و لعابی باشد تا طعم و رنگ سبزی در آن حفظ شود.

  منبع : برترین ها


کف بینی خطوط ازدواج
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

طالع بینی | کف بینی خطوط ازدواج اگر به کف بینی علاقه داشته باشید لابد خطوط مربوط به ازدواج را هم در کف دست می‌شناسید
 

اگر به کف بینی علاقه داشته باشید لابد خطوط مربوط به ازدواج را هم در کف دست می‌شناسید. این خطوط که در تصویر به رنگ قرمز نمایش داده شده‌اند، خطوطی افقی هستند که در مرز میان کف و پشت دست، بین انگشت کوچک تا خط قلب (خط مشکی ممتدی که در پایین خطوط قرمز و موازی با آنها می‌بینید) قرار دارند.


تعداد این خطوط قرمز، نمایشگر تعداد ماجراهای جدی مربوط به ازدواج شماست که ازیک خواستگاری جدی اما ناکام مانده تا نامزدی به هم خورده و ازدواج‌ها را شامل می‌شود. اگر خط ازدواج در انتها (روی کف دست) به سمت پایین متمایل شود، به این معنی است که شما بیشتر ازهمسرتان عمر خواهید کرد و اگر به بالا متمایل باشد یعنی هرگز ازدواج نخواهید کرد!



ملاکهای ازدواج از دید دکتر هلاکویی
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

روانشناسی | ملاکهای ازدواج از دید دکتر هلاکویی برابری... شباهت ها و تناسب ها... شباهت خانواده ها ... جذابیت برای همدیگر ... پایگاه اجتماعی مشابه ... باورها و اعتقاد های مشابه و ...
 

1. برابری

A. در سن (اختلاف سن حداکثر 5 تا 7 سال).

B. در زیبایی.

C. عیب ها را 10 تا 20 درصد بیشتر در نظر بگیرید.

D. خوش بخت کسی است که مردم او را بدتر از آن که هست بدانند.

E. بد بخت کسی است که مردم اورا بهتر از آن که هست بدانند.

2. شباهت ها و تناسب ها.

3. برای همدیگر جذاب باشند ( زیبایی عادی میشود ولی زشتی هرگز عادی نمیشود ).

4. شباهت خانواده ها ( ترکیب خانواده ها به هم بیایند ).

5. پایگاه اجتماعی شبیه داشته باشید.

6. جهان بینی ها شبیه باشد Philosophy outlook.

7. باورها و اعتقاد های مشابه ( مذهب و فرهنگ ).

8. وحدت در هدف و مسیر.

9. توانایی ارضای احتیاجات جسمی و روانی یکدیگر را داشته باشید.

10. می توانید با هم ارتباط برقرار کنید ( دنبال موضوع برای صحبت نمی گردید ).

11. دانش نزدیک Knowledge.

A. بین رهبر و رهرو حداکثر 30 واحد تفاوت در هوش وجود دارد.

B. در ازدواج حداکثر 15 واحد تفاوت.

12. عاقل باشید ( دارای سیستم استدلال در مورد مسائل مختلف باشید ).

13. وحدت نظر در روش پول در آوردن و خرج کردن.

A. مسائل مالی را جدی بگیرید.

B. نگاه مشابه به پول.

14. اولویت بندی در زندگی مشابه داشته باشید.

A. مثلا اول تحصیل بعد ورزش .... .

15. راستگویی و صداقت.

A. عشق بدترین راست ها را بازگو می کند.

16. شباهت در فرایند تصمیم گیری ( در خانواده چه کسی و چطور باید تصمیم بگیرد ).

17. گذشته همدیگر را بدانید ( کلیات نه جزئیات).

A. انسانها اگر عوض نشوند کارهای گذشته خود را تکرار میکنند.

18. اتحاد نظر در مورد کودکان ( تعداد بچه ها و نحوه بزرگ کردن آنها ).

19. اتفاق نظر در مورد محل زندگی.

20. چگونگی ارتباط با دوستان و خانواده.

 

به یاد داشته باشید ...

 

- موارد فوق در فاصله زمانی حداقل 500 ساعت در 6 تا 18 ماه و فقط یک سوم آن می تواند تلفنی باشد.

- با شک و دودلی ازدواج نکنید.

- اگر شب عروسی هم متوجه اشتباه شدید برگردید.

- بعضی مواقع با 2 تا 4 ساعت روان درمانی می توان چراغ سبز یا قرمزی را مشخص کند که خیلی کمک میکند.

 

 

دکتر هولاکویی

 

  منبع : nasimpro.ir


ازدواج در چه سنی بهتر است؟
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->


 

موضوع ازدواج جوانان از جمله مسایلی است که در سال‌های اخیر ذهن بسیاری از خانواده‌ها را به خود مشغول کرده است و از دغدغه‌های اصلی آنان به شمار می‌آید. مشکلات موجود بر سر راه تشکیل خانواده اعم از مشکلات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی، عدم ثبات زندگی مشترک، تنگناهای پس از ازدواج و بسیاری مسایل دیگر موجب کناره‌گیری جوانان از ازدواج و بالا رفتن تدریجی سن ازدواج شده است. افزایش سن ازدواج در خانواده‌های ایرانی با توجه به اعتقادات خانواده‌ها به مسایل شرعی نگرانی‌هایی را ایجاد کرده است که می‌تواند در آینده خطرساز باشد. همین مساله باعث شده است که مسوولان و دست‌اندرکاران به فکر بیفتند و راهکارهایی برای کاهش عوارض بالا رفتن سن ازدواج مطرح کنند. یکی از این مسایل، موضوع ازدواج موقت بود که در شماره‌های گذشته «سلامت» به آن پرداخته شد و پیامدهای آن مورد بررسی قرار گرفت. از دیگر طرح‌هایی که توسط برخی از مسوولان ارایه شده است، بحث کاهش سن ازدواج است که این روزها به دلیل برخی اظهارنظرها بحث آن همچنان داغ است. برای بررسی این موضوع این هفته دیدگاه چند تن از صاحب‌نظران و متخصصان امر را جویا شدیم که در ادامه می‌‌خوانید.


 


«سن بلوغ فیزیولوژیک در دختران حدود 12 سالگی است که البته 4 تا 5 سال زمان لازم است تا این بلوغ کامل شود.» دکتر طاهره افتخار، متخصص زنان و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران صحبت‌های خود را با این جمله آغاز می‌کند و در ادامه می‌گوید: «به این ترتیب سن بلوغ فیزیولوژیک در دختران بین 16 تا 17 سال است. این حرف به آن معنا نیست که فرد از لحاظ فکری و اجتماعی نیز به بلوغ رسیده است.
دکتر افتخار: ازدواج را به افراد زیر 18 سال توصیه نمی‌کنیم


 


دکتر افتخار معتقد است که برای باردار شدن بلوغ فیزیولوژیک مهم است و آنچه باید درباره بحث ازدواج مورد توجه قرار گیرد، بلوغ فکری است ولی در کل، ما سن زیر 18 سال را برای ازدواج توصیه نمی‌کنیم زیرا زایمان در سنین پایین‌تر از 18 سال برای مادر و نوزاد مضر و خطرناک است.» این متخصص بیماری‌های زنان همچنین مسایل جنسی را غریزی و اجتناب‌ناپذیر می‌داند و اعتقاد دارد این نیاز باید ارضا شود و بهترین راه برای این کار ازدواج است. وی دراین مورد می‌گوید: «ازدواج برای دختر و پسری که از لحاظ فرهنگی به بلوغ رسیده و می‌توانند بارداری را به تعویق بیندازند، بسیار مفید خواهد بود. در واقع عقب افتادن ازدواج به خصوص در سنین بالای 30 سال موجب فسادهای گوناگونی می‌شود که ازدواج به موقع می‌تواند مانند واکسنی در برابر عوامل خطرساز عمل کند.»
دکتر مرندی: زود ازدواج کنید اما زود بچه‌دار نشوید


 


دکتر سیدعلیرضا مرندی رئیس فرهنگستان علوم پزشکی و وزیر اسبق بهداشت و عضو کمیسیون بهداشت مجلس نیز نظری مشابه در این زمینه دارد. دکتر مرندی می‌گوید: «افراد زمانی برای ازدواج آماده خواهند بود که از لحاظ بلوغ جسمی، فکری و اجتماعی به بلوغ رسیده باشند. افراد باید در اولین سن ممکن که توانایی پیدا می‌کنند ازدواج کنند.» وی همچنین به افزایش سن ازدواج در جوانان اشاره می‌کند و می‌‌افزاید: «این مساله باعث شده است که جوانان زمانی تن به ازدواج دهند که یک دهه از عمر خود را از دست داده‌اند. با افزایش سن شخصیت افراد شکل گرفته‌تر می‌شود و علاوه بر فروکش کردن شور و اشتیاق در آنها، قدرت سازگاری آنان نیز کاهش می‌یابد.» البته دکتر مرندی نیز این مساله را یادآوری می‌کند که ازدواج در سنین پایین به معنای باردار شدن در این سنین نیست و زوجین می‌توانند این کار را به تعویق بیندازند.
دکتر قاعدی: ازدواج موقت مشکلی را حل نمی‌کند


 


از سوی دیگر دکتر غلامحسین قائدی، روان‌پزشک، عضو هیات علمی گروه روان‌پزشکی دانشگاه شاهد و همچنین عضو گروه پژوهشی خانواده و سلامت جنسی آنچنان بر کاهش سن ازدواج جوانان تاکید نمی‌کند. وی معتقد است: «متوسط سن ازدواج در کشور در دختران 18 تا 25 سال و این سن در پسران 25 تا 35 سال است و مهم‌ترین علت تفاوت در سن ازدواج در نقاط مختلف تفاوت‌های فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و اقتصادی است.» دکتر قائدی می‌گوید: «برای ازدواج دو جنبه بسیار اهمیت دارد؛ جنبه فیزیولوژیک و جنبه روانی. در این قضیه نمی‌توان کاهش سن ازدواج را یک مساله تک‌عاملی دانست و عوامل مهمی در آن تاثیرگذار هستند.» وی در این مورد می‌افزاید: «طرح‌هایی مانند ازدواج موقت مشکل عمده‌ای را حل نمی‌کند. کاهش سن ازدواج نیز به تنهایی مثمرثمر نخواهد بود. در اختیار قرار دادن تسهیلات برای ازدواج نیز چاره‌ساز نیست زیرا این مسایل پس از ازدواج کنار گذاشته می‌شوند و زوج‌ جوان با مشکلات بزرگ‌تری دست به گریبان‌ می‌مانند.» دکتر قائدی خاطرنشان می‌کند: «به ازدواج نباید تنها به‌عنوان ارضای نیازهای جنسی نگاه شود و برخی اطلاعات، مهارت‌ها و‌‌ آموزش‌ها باید در سنین پیش از ازدواج وجود داشته باشد که جوانان با آگاهی با مساله ازدواج روبه‌رو شوند.» دکتر افتخار نیز مساله آموزش را در ازدواج بسیار مهم می‌داند و می‌‌افزاید: «آنچه موجب بالا رفتن سن ازدواج و فرار جوانان از این کار شده این است که آنها آموزش لازم برای مدیریت و تعامل در این مساله را نمی‌بینند و در عادی‌ترین مسایل یک زندگی مشترک دچار مشکل هستند. مطالبی هم که به نام آموزش در مدارس و دانشگاه‌ها به جوانان داده می‌شود کامل و کافی نیست. بسیاری از زوج‌های جوان درمورد برخورد با هم، حرف زدن، مطرح کردن مشکلات و مسایلی از این قبیل آموزش نمی‌بینند و حتی برای بیان شفاف‌ معضلات خود دچار ضعف هستند. این مشکلات کوچک مثل یک گلوله برف است که رفته‌رفته تبدیل به یک بهمن می‌شود.» دکتر مرندی در مورد بحث آموزش در مدارس اعتقاد دارد، به جای بسیاری از محفوظات بی‌مورد که در قالب دروس دوره تحصیل ارایه می‌شود، می‌توان آموزش‌هایی در راستای رشد آگاهی اجتماعی و فرهنگی به جوانان ارایه کرد. وی می‌گوید: «در برخی کشورها دروس بر مبنای نیازهای اجتماعی و به خصوص سلامت جسم و روح و سلامت اجتماعی تبیین شده است. در کشور ما نیز باید آگاهی و آموزش‌های لازم به افراد ارایه شود تا مشکلات آتی در این مورد به وجود نیاید.»
چه باید کرد



دکتر مرندی که خود سال‌های فراوانی را در متن مدیریت سلامت بوده اعتقاد دارد ما برای اینکه بتوانیم سن ازدواج را در بین جوانان کاهش دهیم و از انحرافات و مشکلات بعدی آن جلوگیری کنیم باید اول به این کار اعتقاد داشته باشیم و آن را باور کنیم. وی می‌گوید: «زیرساخت‌ها در کشور ما در این مورد به صورت فراگیر فراهم نیست که قسمتی از این مساله مربوط به خانواده‌ها و بخشی بر عهده دولت است. باید به این مسایل به صورت کلان نگاه شود. اگر حتی ازدواج در سنین پایین هم صورت نگیرد و افزایش سن ازدواج به صورت یک معضل مطرح نشود، باید آموزش‌هایی در این زمینه در دوران تحصیل دانش‌آموزی و دانشجویی وجود داشته باشد.» دکتر مرندی می‌افزاید: «امروز ازدواج یک مساله فراموش شده است و ما کاری به طور جدی برای آن انجام نداده‌ایم. ما به صورت مقطعی و سلیقه‌ای عمل می‌کنیم و این در همه موارد به ما لطمه وارد می‌کند.»
دکتر افتخار در این مورد می‌گوید: «بیشتر مشکلات به وجود آمده ما در امر ازدواج جنبه فرهنگی دارد. اگر چه ممکن است که در سنین مدرسه موارد معدودی از ازدواج‌های موفق وجود داشته باشد ولی در حال حاضر در سنین مدارس شخصیت فرد نمی‌تواند کامل شده باشد و مشخص نیست که انتخاب‌های افراد در این سنین به صورت منطقی انجام شده باشد.» وی می‌افزاید: «وقتی فرد تصویر درستی از ازدواج ندارد نمی‌تواند به طور منطقی پا به این عرصه بگذارد.» دکتر قائدی نیز در بخش پایانی صحبت‌های خود به عدم مهارت‌های لازم در سنین پایین در افراد اشاره می‌کند و می‌گوید:‌ «وقتی که ما بخواهیم با وسیله نقلیه در خیابان رانندگی کنیم، از ما گواهینامه رانندگی می‌خواهند. اما آیا در مورد آمادگی برای ازدواج کسی از ما گواهینامه خواسته است؟! باید سعی کنیم مهارت‌ها را برای این کار بالا ببریم که اگر این اتفاق نیفتد در آینده دچار مشکلات فراوانی خواهیم شد.»